شب هشتم محرم/ دین مثل پازل، یک مجموعه به هم پیوسته است، باید همه آن را عمل کرد
حجتالاسلام مهدوی نژاد: اگر خواص بیاعتقاد به فرهنگ دینی، در جامعه مسئولیت بگیرند، امیرالمؤمنین(ع) هم حاکم آن جامعه باشد، پیادهسازی دین خیلی سخت میشود/ کسی که دین خدا را قطعه قطعه میکند، بعضی را قبول دارد و بعضی را قبول ندارد به دین کافر است / اگر چارچوب و شاکله اصلی حکومت، دینی باشد هر چند اعضای دیگرش هم خراب باشد این حکومت را میشود اصلاح کرد و باید آن را حفظ و تقویت کرد.
هیأت انصار ولایت دارالعباده، هشتمین شب از مراسم «اینجا خیمهای برپاست» را با حضور عزاداران حسینی، شامگاه دوشنبه 26شهریورماه در مسجد ملااسماعیل برگزار کرد. سخنران مراسم، حجتالاسلام مهدوی نژاد، در ادامه سلسله مباحث خود در موضوع «دین هست، ولی کم است» نکاتی را درباره ضرورت مدیریت دینی برای پیادهکردن دین و ایستادگی پای حق را مطرح کرد.
مسئولین، یکی از ارکان مهم تحقق دین
حجتالاسلام مهدوینژاد در ابتدای سخنان خود، ویژگیهای کارگزاران حکومت دینی را خاطرنشان کرد و گفت: یکی از ارکان مهم تحقق دین و کارآمدی حکومت دینی، مسئله حاکمان و مدیران آن هست که باید در این تراز باشند. مثلاً اگر یک مدیری که در نهاد فرهنگی مدیریت میکند اعتقادی به فرهنگ دینی نداشته باشد، بایدها و نبایدهای او متفاوت است، بودجه بیتالمال را برای جاهایی که نباید هزینه کند، هزینه میکند.
نمونهای از فاصلههای فکری مسئولین با باورهای دینی
وی افزود: شنیده شده شورای اسلامی بعضی از شهرها گفتهاند اینکه شهر دو ماه برای عزاداری اباعبدالله(ع) سیاهپوش باشد، خوب نیست و رنگ سیاه افسردگی میآورد و به این نتیجه رسیدهاند که مسئولین شهری به مناسبت آیین محرم زیاد از پرچمهای مشکی استفاده نکنند، مثلاً از پرچمهای سبز و قرمز و بنفش هم استفاده کنند. این تفکرات با تفکر ولایی و آداب و سنن شیعی فاصله زیادی دارد. اینها سطوح خفیف فاصلههای فکری مسئولانی است که باورهای دینیشان ضعیف است. لایهها و سطوح عمیقتر هم در مسائل اقتصادی و سیاسی و دینی به هم میخورد. لذا مهم است چه کارگزارانی انتخاب می کنیم و چه کسانی را بر خود حاکم میکنیم. اگر خواص بیاعتقاد به فرهنگ دینی، در جامعه مسئولیت بگیرند، امیرالمؤمنین(ع) هم حاکم آن جامعه باشد، پیادهسازی دین خیلی سخت میشود؛ چرا که مردم هم متأثر از مسئولین خود هستند «الناس علی دین ملوکهم».
مردم، رکن دیگر تحقق دین در جامعه
مسئول هیئت انصار ولایت با بیان اینکه اگر مردم هم اعتقاد قلبی به دین نداشته باشند، باز دین در جامعه پیاده نخواهد شد، گفت: وقتی مردم نخواهند متدینین و دینداران را بر خود حاکم کنند و فکر کنند دینداران، عُرضه مدیریت و توان حل مشکلات را ندارند و آدمهای ناخلف باید در مسند کار بیایند و مشکلات را حل کنند، باز دین پیاده نمیشود حتی اگر امیرالمؤمنین(ع) مدیر چنین جامعهای باشد، خانهنشین میشود.
وی افزود: امیرالمؤمنین علی(ع) گرفتار هر دو این معضلات بود، یعنی هم خواصی که در حد حکومت اسلامی نبودند و هم عموم مردم؛ ولی ما در جمهوری اسلامی اینگونه نیستیم. الآن هم که مشکلات ما زیاد شده است حداقل بدنه مردم با ولایت هستند.
تأمل در آثار حاکمیت دین بر جامعه
سخنران مراسم ضمن تأکید بر مقایسه زمان قبل از انقلاب با بعد از انقلاب اظهار داشت: متأسفانه جوانان ما آمار مشکلات زمان طاغوت را نمیدانند و فیلمهایی که پخش میشود اغلب از تهران و اصفهان و شیراز که شهرهای توریستی بوده، نمایش داده میشود. آمار فقر آن زمان را نمیدانیم، وضعیت نامناسب آن روزهای روستاها را خبر نداریم. اما اکنون کشور از نظر وضع آبادانی نسبت به دوران قبل از انقلاب خیلی بهتر شده، البته هنوز هم در تمام زمینهها مشکل داریم ولی در کلان یک وضعیت نسبی به طور مناسب برای جامعه فراهم شده است. خیلی بیشتر از این هم باید اتفاق بیفتد تا مردم از مشکلات نجات پیدا کنند ولی جمهوری اسلامی را با قبلش مقایسه کنید. حال اگر شرایط حکومت دینی درست و کامل محقق شود ببینید چه خواهد شد.
حجتالاسلام مهدی مهدوینژاد با بیان اینکه در شرایط سخت به چنین وضعیت نسبی رسیدیم، گفت: ما هم در جمهوری اسلامی به کارگزارانی که به انقلاب و ارزشهای اسلامی پایبند نبودند برخورد کردیم و اینها نظام را به سمت لیبرالیسم و غربزدگی و اقتصاد سرمایهداری بردند. ولی از نظر سیاسی صد در صد مستقل شدیم، در صورتی که قبل از انقلاب صد در صد وابسته بودیم. از نظر فرهنگی و اقتصادی هنوز وابستگی داریم ولی وابستگیمان صددرصد نیست. این هم به خاطر لطمههایی است که از تهاجم فرهنگی داریم میخوریم و به ضعف درونیمان برمیگردد.
اگر مسئولینِ خائن نبودند...
وی سپس ادامه داد: اگر یک عده از مسئولینِ خائن و منحرف و فریبکار نبودند، وضعیت جامعه ما از نظر فرهنگی و اقتصادی بسیار متفاوت از شرایط فعلی بود. چرا ما در هوا- فضا و دانش هستهای و نانو تکنولوژی و صنعت نظامی پیشرفت کردیم، جاهایی که مدیریت جهادی بوده و وصل به بدنه قوای ما و دولتی نبوده پیشرفت کردیم ولی در بخشهای دیگر مثل صنعت خودرو پیشرفت نکردیم!
سخنران مراسم با اشاره به حدیثی از پیامبر درباره قوم سلمان فارسی میفرمایند: «اگر علم یا ایمان در ستاره ثریا باشد هر آینه مردانی از ایران به آن دست پیدا خواهند کرد.» گفت: مطمئن باشید این حدیث محقق میشود، اگر مردم بیدار شوند و مسئولین فاسد و منحرف را اصلاح کنند یا کنار بگذارند. موانع که از سر راه برداشته شود، رویشها شروع میشود.
دین مثل پازل است!
مسئول هیئت انصار ولایت در پاسخ به این سؤال که چرا با وجود کاملترین و بهترین دین و حکومت اسلامی و بهترین حاکم که ولی فقیه عادل است اوضاع و احوال کشور اصلاح نمیشود، گفت: یک بخشی از آن مسئولین و کارگزاران هستند، یک بخشی هم ما مردم هستیم که به این باور برسیم و مطلقاً دینی فکر کنیم و از منظر دین تصمیم بگیریم و عمل کنیم. یک مسئله دیگر، این است که دین یک سیستم و مجموعه است که باید همه آن را عمل کرد، ذوقی و سلیقهای نیست، نمیشود یک بخشی از آن را عمل کرد و بخشی را عمل نکرد. دین اگر داروی دردهای بشریت است همه این دارو را باید خورد. جورچین و پازل، وقتی قطعات آن کنار هم هست منظره زیبایی را نشان میدهد ولی اگر قطعات درست جاگذاری نشود، تصویری بیمزه و بیسر و ته است. دین هم مثل پازل مجموعهای از قطعات است همه قطعاتش کنار هم، دین است. اگر بعضی از قطعات را جا نزدید یا بر عکس گذاشتید، نه تنها درست نمیشود، تازه بد نما هم میشود.
وی با بیان اینکه ما یقین داریم اسلام دین کاملی است، گفت: قرآن میفرماید «إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَيَقُولُونَ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْض»[1] کسی که دین خدا را قطعه قطعه میکند، بعضی را قبول دارد و بعضی را قبول ندارد به دین کافر است. مؤمن همه دین را یک جا قبول دارد. همه دین را قبول داشته باشیم و به آن اعتماد داشته باشیم، نگوییم دین خراب است، ما خطای دید داریم، فکر میکنیم دین مشکل دارد.
یک مثال زیبا در بیان ضرورت حفظ حکومت حق
وی گفت: حکومت اگر دینی باشد چارچوب و شاکلهاش دینی باشد هر چند اعضای دیگرش هم خراب باشد این حکومت را میشود اصلاح کرد. نباید علیه آن قیام کرد و این حکومت را ضعیف کرد بلکه باید آن را تقویت و حفظ کرد. گاهی یک شخصی را به بیمارستان میبرند که تصادف کرده و تمام استخوانهای بدنش شکسته است، بدنش له شده، فقط پلک میزند ولی زنده است. آیا دکتر میگوید: صرف نمیکند درمانش کنیم، ببرید دفنش کنید؟! این آدم زنده است، روح دارد، این شخص را درمان میکنند. یک شخصی هم هست، تمیز و زیبا و خوش قد و بالا ولی مرده است. کسی میگوید: حیف است او را نگه داریم؟ این آدم دو ساعت دیگر کسی نمیتواند بوی بدش را تحمل کند، باید دفنش کنند. حکومت هم همینطور است، اگر چار چوبش دینی باشد یعنی در رأس آن فقیه عادل حکومت کند مثل انقلاب اسلامی (که ارکان و اصولش بر اساس اسلام و دین تدوین شده است) هر چند در آن خیلی مشکلات باشد، نباید بگوییم این حکومت فاتحهاش خوانده است. چون قابل اصلاح است و اگر از راه خودش برویم اصلاح میشود. اگر یک حکومتی هم، حکومت طاغوت باشد بر فرض هم که خدمات بسیاری کند اما مثل همان انسان مرده است. آخرش فتنه و فساد در آن است و مشام انسان دارای فطرت را آزار میدهد و این در حالی است که جمهوری اسلامی و خدمات آن قابل مقایسه نیست با تمامی دورانهای گذشته ایران.
حفظ حکومتی که در رأس آن ولی فقیه است، واجب است
وی افزود: مرحوم میرزا جواد آقای تهرانی میفرماید: «اگر روزی برسد که تمام کارگزاران حکومت اسلامی فاسد شوند اما در رأس آن فقیه عادل باشد حفظ آن واجب است». دید ما، باید این باشد که اگر حق حاکم بود، ذیل حق مشکلات زیاد بود ما نباید حق را زیرپا بگذاریم، باید حق را تقویت کنیم.
حجتالاسلام مهدوینژاد باب بیان اینکه اگر در جمهوری اسلامی یک عده فاسد هستند، قوه قضاییه بیاید برخورد کند و حق را تقویت کند، گفت: اگر حق با شماست و اصل درست است باید تا پای جان ایستاد. دین اگر به تمامه پیاده شود مشکلات حل میشود. اگر ولی حق حاکم است باید پای ولی حق ایستاد و تمام مشکلات را حل کرد.
وی در پایان با اشاره به مقام حضرت علی اکبر(ع) و روحیه حقپذیری و ایستادگی در مسیر حق، به روضهخوانی و ذکر مصائب جوان اباعبدلله(ع) پرداخت.